همان طور که خود شما می دانید، هیچ چیز به اندازه آرامش در تمرکز فکر نقش مؤثر ندارد. هرچه آرامش جسمی و ذهنی شما بیشتر باشد، به همان نسبت تمرکز فکرتان بیشتر خواهد بود.
گفته مي شود که ريشه بالاي ۸۰% بيماريهاي انسان تنش هاي رواني و انواع استرس ها مي باشد.اين آمار خود به زبان بي زباني ارزش و اهميت و فايده هاي ريلکسيشن را فرياد مي زند.
تن آرامی یا ریلکسیشن (Relaxation)، تکنیکی است برای آرام سازی عضلات بدن. از آنجا که بین ذهن و تن ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، هرچه که شما در جسم خود آرامش بیشتری برقرار می کنید، در ذهنتان نیز آرامش بیشتری برقرار می شود. اغلب کسانی که از عدم تمرکز فکر، شکوه و شکایت می کنند در حقیقت از افکار مزاحم ذهنی خود می نالند و همیشه می پرسند با این افکار مزاحم که ذهن ما را اشغال کرده، چه کار کنیم؟
واقعیت این است که شما به طور ارادی و آگاهانه نمی توانید این افکار مزاحم را از ذهن خود خارج کنید و از شر آن راحت شوید. اما می توانید آزادسازی و آرام سازی ذهن خود را از راهی غیر مستقیم انجام دهید. از آنجا که هر فکری (به ویژه افکار منفی مزاحم) عضلات را منقبض می کند . ما در ریلکسیشن عضلات را آرام می کنیم و تنش و انقباضشان را از بین می بریم. در نتیجه این کار، افکار منفی خود به خود از ذهن ما خارج می شوند. اساس تن آرامی همین است: آرام سازی عضلات با قصد ایجاد آرامش و خلأ ذهنی. چرا که هرچه میدان فکری خالی تر باشد، تمرکز و توجه بر یک موضوع خاص، آسانتر می شود.
ريلکسيشن باعث تمدد و تقويت اعصاب مي شود. با برطرف کردن تنشهاي جسمي از خستگي و فرسودگي “تن” جلوگيري مي کند. باعث آرام و متعادل شدن ذهن و همچنين بعد احساسي و عاطفي وجود انسان مي شود و سبب فعال شدن نيمکره راست مغز و هماهنگي نيمکره هاي چ و راست ميشود و خلاقيت بسيار بالا را برايتان به ارمغان مي آورد.
کساني که جلسات منظم ريلکسيشن دارند سرحال تر و شاداب تر مي شوند از نظر احساسي و عاطفي متعادل تر مي شوند وذهنشان هم روشن تر و منظم تر مي شود. حتي سيستم ايمني بدنشان هم نيرومندتر شده و به ثبات و تعادل رواني بيشتري مي رسند.
تن آرامی، غالباً به سه شکل انجام می شود:
۱. آرام سازی بدون ایجاد تنش
۲. آرام سازی پس از ایجاد تنش
۳. ریلکس پیشرونده یا تجسمی
ما هیچ وقت یکباره بدن را شل نمی کنیم؛ این کار، کم تأثیر و تا حدی نادرست است. ذهن ما فرمانهای کلی را نمی پذیرد. وقتی می گوییم: “بدن من، به تمامی شل و راحت شو”، مغز در صدد اجرای این فرمان بر می آید. اما چون این فرمان خیلی کلی است، مغز در انجام آن کاملاً موفق و مؤثر نیست و بنابراین از آن سر باز می زند. مغز ما فرمانهای جزیی و مشخص را بهتر می پذیرد. هرچه فرمان جزیی و مشخص تر باشد، پذیرش و اجرای مغز بهتر خواهد بود. برای این که هم از فرمانهای کلی اجتناب کرده باشیم و هم از آن تمرینهای بسیار جزیی و خسته کننده، ما پس از قرار گرفتن در وضعیت
به خوابیدن یک کودک روی تخت نگاه کنید. آن کودک وزنش را کاملاً روی تخت انداخته است، بدون هیچ تنش و فشار عضلانی.
طی چند دقیقه کوتاه ریلکسیشن عمیق، افت شدیدی در فشار خون و ضربان قلب صورت می گیرد و فشار روی قلب کاهش می یابد. مراکز عصبی که بسیار تحت فشار بوده اند دوباره زنده شده و فشار و تنش عضلانی حتی پایین تر از سطح ابتدایی فشار عضلانی می رسد. ازآنجا که طی ریلکسیشن عمیق فقط مقدار بسیار کمی انرژی استفاده می شود، انرژی باقیمانده که بطور مداوم توسط سلولهای بدن ساخته می شود ذخیره شده و برای استفاده های آتی انباشته می شوند.